Alliance For democracy In Iran

Please have a look at my other weblog, Iran Democracy - http://irandemocray.blogspot.com/

IMPERIAL EMBLEM

IMPERIAL EMBLEM
PERSIA

Shahanshah Aryameher

S U N OF P E R S I A

Iranian Freedom Fighters UNITE

Monday, November 03, 2008

Koroush 's Day In Iran

فیلم وعکس از مراسم باشکوه کورش کبیر در ایران

با درود وعرض شادباش به مناسبت شرکت ملت ایران در همایش کورش کبیر
سبز باشید

امسال تصمیم گرفتم روز کوروش بزرگ رو در پاسارگاد جشن بگیرم. حدود ساعت هشت صبح جمعه بود که رسیدم، بارون خیلی شدیدی می بارید. کلا دیروز هوای استان فارس کاملا بارانی بود.اولین چیزی که توی ذوق میزد پارکینگ پاسارگاد بود که زیبایی! اون در تصویر به وضوح دیده میشه

http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/parking1.jpg
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/parking3.jpg
ساعت نه بود که در رو به روی بازدیدکننده ها باز کردند. در همان بدو ورود دوربین عکاسی من رو ازم گرفتند. یه مرد ریشو که دائم با بیسیم در حال صحبت بود در جواب اعتراض من گفت که امروز به هیچ وجه کسی اجازه ی بردن دوربین عکاسی و فیلم برداری به داخل محوطه رو نداره البته بعدا یک اتوبوس حامل جهانگردان چینی(دقیقا نمی دونم چینی بودند یا نه اما چشم هاشون بادومی بود)اومد که بیش از چهل توریست رو با خودش حمل می کرد. این توریست ها هر کدوم به جای یه دوربین دو تا دوربین دستشون بود، اینجا بود که فهمیدم خون چینی ها از ما رنگین تره.
به هر حال رفتم بلیط بگیرم که فروشنده ی بلیط گفت: «کارت شناسایی»
از تعجب خشکم زد، تا به حال ندیده بودم برای فروش بلیط یک مکان تاریخی از آدم کارت شناسایی بخوان، گفتم چیزی همرام ندارم، فروشنده ی بلیط ازم اسم و فامیل و نام پدر و شماره شناسنامه و شماره ی موبایل رو درخواست کرد که این اطلاعات رو توی یک برگه ی آ-چهار می نوشت. مثل بچه کلاس اولی ها، یه خط کش دستش بود و مثلا برای زیبایی کارش کاغذ رو خط کشی می کرد.
یه مشت اطلاعات چرت و پرت تحویلش دادم البته گفتم که موبایل ندارم. بلاخره پس از احراز هویت به ما اجازه ی ورود داده شد. مراسم خودجوش قرار بود ساعت دو بعد ازظهر برگزار بشه اما با این وجود ساعت نه صبح علیرغم بارندگی شدید باز هم عده ی زیادی از شهرهای مختلف اومده بودند از سبزوار بگیر تا اهواز تا آمل تا تهران و … چهار نفر از عشایر لر با لباس محلی هم اومده بودند که به اون ها به علت نوع لباسشون اصلا اجازه ی ورود ندادند!!
خیلی سریع با چند نفر خودمونی شدم و شروع کردیم به صحبت کردن، هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که یکی از مامورین حراست گفت یه جا جمع نشین، متفرق بشین و اگه حرفی هم دارین در حال حرکت به هم بزنین.
جل الخالق، آدم چه چیزهایی که نمیشنوه، خانم نسبتا جوانی که در جمع ما بود به کنایه گفت آره بهتره در حال طواف به دور آرامگاه کوروش حرف هامون رو بزنیم.
آرامگاه کوروش بزرگ
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/korosh.jpg
آرامگاه کوروش بزرگ از نمایی دورتر
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/korosh1.jpg
با وجود این که دوربین های عکاسی رو جمع اوری کرده بودند اما خیلی ها مثل خود من با موبایل عکس می گرفتند، من نمی دونم عکسی که با موبایل گرفته بشه مگه چه فرقی با عکسی داره که با دوربین عکاسی گرفته بشه؟
این هم نشانه ای از خریت مسئولین رژیمه، یکی از بازدید کننده ها که به طور مخفیانه دوربین عکاسی اش رو به داخل محوطه اورده بود توسط مامور حراست شناسایی شد و فیلم رو از توی دوربینش بیرون آوردند و با خودشون بردند!! صاحب دوربین رو هم از محوطه بیرون کردند!!
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/dorbin.jpg
هنوز چند دقیقه ای از بردن شخص حامل دوربین نگذشته بود که یه نفر دیگه رو هم دستگیر کردند اون هم به جرم شعر خواندن!
این بیچاره چند بیت شعر برای کوروش سروده بود و اون رو توی جمع خوند اما هنوز ده دقیقه نگذشته بود که سه نفر لباس شخصی با یه ماشین مزدا اومدن و بردنش و تا آخر هم من متوجه نشدم که چه بلایی سرش اومد.
وجود یک نمازخانه در کنار آرامگاه کوروش از اون کارهایی هست که فقط از دست مسئولین رژیم منحوس جمهوری اسلامی بر میاد، من که ندیدم کسی وارد اون جا بشه.
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/namaz.jpg
ساعت یک، بارون کاملا قطع شد اما خبری از جمعیت نبود، نگاهی به ورودی انداختم، جمعیت خیلی زیادی پشت در ایستاده بودند اما به هیچ کدام اجازه ی ورود نمی دادند، چند برابر همین جمعیت هم در ورودی ابتدایی پاسارگاد بودند که اون جا رو هم مامورین بسته بودند و به بهانه ی خراب شدن پل نمی گذاشتند کسی وارد بشه.
ده دقیقه به دو همه رو از محوطه بیرون کردند، اعتراض های مردم به جایی نرسید، همه با هم تصمیم گرفتیم به ورودی ابتدایی پاسارگاد بریم، جایی که نزدیک به هزار ایرانی تجمع کرده بودند.
ورودی ابتدایی پاسارگاد
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/p1.jpg
عکس پایین مربوط به ورودی ابتدایی پاسارگاد، سی ثانیه قبل از حمله ی مزدوران رژیم به مردمه. من در زمان حمله ی این مزدوران داشتم با موبایل صحبت می کردم و نتوستم از صحنه های درگیری عکس بگیرم. هیچ کس انتظار این وحشی بازی رو از طرف رژیم نداشت، ما همه تصور می کردیم این ها فقط برای ترساندن مردم اومدن اما وقتی ضربه ی باتوم یکی از بسیجی ها رو روی کمرم حس کردم فهمیدم که سخت در اشتباه بودم.
نیروهای رژیم به دو دسته تقسیم شدن، گروه نخست افراد پیاده رو کتک می زدند و گروه دوم با پرتاب سنگ! شیشه های اتوموبیل هایی که از صحنه می گریختند رو می شکستند.
به زور و زحمت تونستم از زیر دست و پای مامورین رژیم فرار کنم، در حدود چهل پنجاه نفری رو دستگیر کردند، شیشه های بیش از هفتاد اتوموبیل رو هم شکستند.
http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/3231.jpg

http://gameron.files.wordpress.com/2008/11/p2.jpg

قسمت اول فیلمی رو که آماده کردم در این آدرس ببینید
http://video.google.com/videoplay?docid=-2135373941216924746&hl=en
قسمت دوم فیلم
http://video.google.com/videoplay?docid=4848428510196586519&hl=en


رژیم جمهوری اسلامی بار دیگه دشمنی خودش رو ا فرهنگ و تمدن ایرانی نشان داد


PART ONE

PART TWO

No comments: